- رسانههای جمعی (وسایل ارتباط جمعی)
برخی نظریهپردازان حوزه ارتباطات معتقدند رسانهها چنان که از نام آنها پیداست، تنها وسیله» ارتباط جمعی هستند و باید ابزاری در خدمت انتقال پیام میان آدمیان باشند. رسانهها حامل و توزیعکننده هر پیامی هستند که در جامعه وجود دارد و ممکن است از طریق آنها ارسال شود و به همین جهت جانبداری آنها از نوع خاصی از پیام، مغایر با هدف تأسیس آنهاست. به بیان دیگر وسیله» و ابزار» بودن رسانهها فلسفه پیدایش و شأن ذاتی آنهاست؛ در حالی که متعهد بودن به هر چیز، حتی اگر از ارزشهای مورد قبول باشد، به معنای تبدیل آنها از وسیله» به هدف» است و به همین دلیل ابزار» نباید در کار نتیجه» دخالت کند.[۱]
بنابراین اگر تمامی وسایل شفاهی، نوشتاری و تصویری را که با گروه کثیری از مردم ارتباط برقرار کردند و از طریق آنها اخبار و اطلاعات و نظرات را منعکس یا منتشر میکنند، رسانهها یا وسایل ارتباط جمعی بنامیم، به تعریفی کلی دست یافتهایم که میتواند تقریباً همه رسانههای گروهی را در برگیرد.[۲]
واژه Communication» (ارتباط) از ریشه لاتینی (Communic) و به معنای سهیم شدن در اندیشه دیگران، تفاهم و در نهایت به معنای اشتراک فکر است و اشتراک فکر» صرفاً به معنای فرستادن یا دریافتن یک پیام نیست. ارتباط اصولاً یک فرایند اجتماعی است و سهم داشتن در ارتباط تنها به معنای انتقال پیام یا علامت یا اشارهای از شخصی به شخص دیگر نیست بلکه مفهوم آن این است که آن پیام، علامت و اشاره باید از سوی هر یک از طرفین ارتباط (فرستنده و گیرنده) پذیرفته شود و بازشناسی گردد و مورد استفاده قرار گیرد. ارتباط همواره دارای خصیصه دو سویه است. ارتباط بخشی از خصایص قوای دماغی هر انسان است که از راه نشانهها و نمادها صورت میگیرد. ارتباط ممکن است به یک اندازه سبب نزدیکی انسانها به یکدیگر یا موجب تنفر و دوری آنان شود. ارتباط میتواند به قصد کنجکاوی، اطلاع، جدل، مذاکره، توافق، مخالفت، مشاجره، تفاهم، تحقیر، تحسین، آیینگذاری و یا هزارها هدف دیگر صورت گیرد، اما آنچه قطعی و مسلم است این است که هیچ کس نمیتواند ارتباط برقرار نکند، رابطه میان ارتباط و جامعه» به حدی ارگانیک است که جامعه و مردم را در ارتباط با یکدیگر نیز تعریف کردهاند. ارتباط از نظر لغوی واژهای است عربی از باب افتعال که در فارسی به صورت مصدری به معنای پیوند دادن، ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه استعمال میشود. پس ارتباط، انتقال پیام به دیگری و اساس شکل گیری جامعه است.[۳] مک لوهان معتقد است: پیام» خود رسانه است یا به عبارت دیگر تأثیر یک رسانه بر افراد یا جامعه به میزان شدت تغییرات در مقیاسها و معیارهایی بستگی دارد که هر فناوری جدید، در زندگی روزمره پدید میآورند. بسیاری معتقد هستند که آنچه نقش عمده ایفا میکند خود ماشین با دستگاه نیست، بلکه استفادهای است که از آن به عنوان پیام» به عمل میآید. یک رسانه میتواند سبک روابط انسانی را شکل دهد و معیارهای عملکردهای موجود در این رابطه را مشخص کند. اگر نور برق را رسانه نمیدانیم چون محتوا ندارد، ولی روشنایی برق زمانی میتواند یک رسانه تلقی شود که نام تجاری را نشان دهد. این روشنایی نیست که توجه برانگیز است، بلکه پیام به طور مثال نام تجاری برای بیننده جالب است.[۴]
- ۱٫۴٫۲٫۱٫ انواع رسانه
با توجه به گسترش روز افزون فناوری در دنیا، تعداد رسانهها مداماً رو به گسترش است که در دستهبندی و گروههای گوناگونی قرار میگیرند. براساس یک دیدگاه میتوان چهار نوع رسانه را مورد شناسایی قرار داد:
۱ـ رسانههای چاپی[۵]: نشریاتی که برروی کاغذ چاپ میشوند.
۲ـ نشریات الکترونیک[۶]: نشریات الکترونیک از آنالوگ شروع شد و محتوا از قالب خط به الکترونیک تغییر کرد. تفاوت این نشریات با نشریات چاپی در جنس عرضه آنها است. بر این اسـاس اگر مـحتوای یـک نـشریه
چاپی از رادیو پخش شود، نشریه الکترونیک خواهد بود.
۳ـ رسانههای دیجیتال[۷]: محتوای این رسانهها از صفر و یک تشکیل میشود؛ یعنی متن به صورت صفر و یک بر روی اینترنت قرار میگیرد و با فرمت مختلفی همچون html منتشر میشود.
۴ـ رسانههای سایبر[۸]: رسانههای سایبر از نظر جنس و فیزیک، همان جنس و فیزیک دیجیتال را دارند، اما عین نسخه چاپی نیستند بلکه لینک متن، تصویر، صوت و یا ویژگیهای دیگر در آنها وجود دارد.[۹]
در حقیقت تفاوت رسانههای سایبر با سایر رسانهها در قدرت لینکدهی آنهاست و این ویژگی آنها را از سایر رسانهها به طور کامل متمایز میکند. با این حال با یک تعریف موسع که در ابتدا به آن اشاره شد، کلیه نشریات سایبر، دیجیتال به نحوی در زمره نشریات الکترونیک محسوب میشوند.
بنابراین، هر پیامی که از طریق شبکههای اطلاع رسانی به صورت الکترونیک انتشار یابد، رسانه الکترونیک محسوب میشود.
بر اساس این تعریف تفاوتی ندارد نشریه موجود در یک پایگاه اینترنتی، دقیقاً همان صفحات مکتوب و چاپ شده یک رومه، مجله و …. باشد یا این که نسخه چاپی نداشته باشد و به صورت زمانمند یا غیر زمانمند و بر اساس web based ، به صورت فردی یا گروهی در پهنه اینترنت منتشر شود.
از سوی دیگر، گاهی به علت تأثیر بسیار شدید و جدی رسانههای جدید، که برخی این تغییرات را هم ردیف اختراع چاپ ارزیابی کردهاند، این رسانهها به یک گروه و طبقه مستقل، طبقهبندی میشوند؛ ویژگیهای کلیدی زیر را از مشخصه های اصلی رسانههای جدید بر میشمرند:
۱ـ دیجیتال بودن
۲ـ تعاملی بودن
۳ـ قابلیت فرامتن
۴ـ پراکندگی
۵ـ مجازی بودن[۱۰]
در اینجا لازم است به مفهوم برخی از شایعترین رسانهها پرداخته شود که آنها عبارتند از:
- ۱٫۱٫۴٫۲٫ رومه
رومه رسانهای است که به صورت روزانه جدیدترین اخبار و اطلاعات را در حوزههای مختلف فرهنگی، هنری، ورزشی، ی و اقتصادی به اقشار مختلف جامعه ارائه میدهد. کلمه رومه در زبان فارسی، ریشهای قدیمی دارد. در بسیاری از کتابهای قرون اولیه اسلامی، این کلمه با معرب آن به صورت رومجه» دیده میشود. از جمله ذکر گردیده که صاحب بن عباد، کاتب و وزیر مشهور آل بویه (م۳۸۵ هـ ق) رومهای داشته و وقایع روزانه را در آن ثبت میکرده است. بنابراین رومه در گذشتههای دور به معنی دفتر یادداشت و گزارشهای روزانه به کار میرفته است. اما رومه به معنی معمول و رایج کنونی، همان کاغذ اخبار (news paper) انگلیسی است. نخستین رومه فارسی، کاغذ اخبار بود که توسط میرزا صالح شیرازی (یکی از دانشجویان اعزامی به فرنگستان) و در عهد محمدشاه، به سال۱۲۵۳ تا ۱۸۳۷ هجری قمری و بهطور ماهیانه منتشر میشد. دومین رومه وقایع اتفاقیه» بود که به دستور امیرکبیر و از سال ۱۲۶۷ منتشر شد. در این رومه علاوه بر اخبار دولت و دربار، از اوضاع ی و اجتماعی اروپا و آمریکا نیز مطالبی نوشته میشد، این نشریه بعدها به نام رومه دولت علیه ایران» تغییر نام داد. رومههای دیگری نیز همچون رومه علمیه دولت علیه ایران» ، رومه ایران» ، رومه رسمی ایران» ، شرف» ، شرافت» ، تربیت» ، مریخ» ، اطلاع» و … در تهران و در عهد ناصری و مظفری منتشر شدند. برخی شهرستانها نیز رومه خاص خود را داشتند. از آن جملهاند رومههای تبریز» ، احتیاج» ، الحدید» ، ادب» و کمال» که در تبریز منتشر میشد و فارس» که در شیراز و فرهنگ» که در اصفهان به طبع میرسید. اغلب این رومهها دولتی بودند و طبیعی است که مطالب آنها نیز در راستای تحکیم موقعیت حکومت قاجار بود، اما در عین حال، اطلاعات مختصری هم درباره اوضاع و احوال کشورهای جـهان، به
ویژه پیشرفت اروپاییان در آنها درج میشد و در آگاهسازی مردم بسیار مؤثر بود.[۱۱]
- ۲٫۱٫۴٫۲٫ رادیو
رادیو رسانهای است متفاوت از سایر رسانهها زیرا تنها عناصر شنیداری را در اختیار دارد و با کلام، موسیقی و صدا
تلاش میکند پیامهای خود را با کمترین اختلال و ابهام به مخاطب انتقال دهد.[۱۲] لذا از آن جا که رادیو رسانهای کور است و صدا تشکیل دهنده ماده اصلی پیامهای رادیویی است، بنابراین با ترکیب آن با دیگر عناصر صوتی رادیو (موسیقی، افکت و سکوت)، ارتباط فکری و معنوی کاملی برقرار میسازد. همین امر سبب مزایایی برای رادیو در مقابل رسانههای تصویری دیگر شده است که یکی از آنها بیان کلیات است؛ در صورتی که رسانههای تصویری همانند تلویزیون تنها قادرند جزئیات را نشان دهند. عناصر انتزاعی و کلی مانند امید، ایمان، ترس و هیجان، جز با تنزل سطح آن به برخی از صور ابتدایی، قابل ارائه تصویری نیستند. اگر یک مفهوم کلی مانند گل یا انسان، توسط یکی از افراد آن نشان داده شود، به وضوح از معنای اصلی منحرف شده است. اولین مسأله در تحریف معنای کلی انسان، تأکید بر جنسیت است که تصویر ناگزیر از نشان دادن یکی از دو جنس است. در کشورهایی که نژادهای مختلف در کنار هم زندگی میکنند، این مسأله بیشتر نیز خواهد شد. بنابراین بسیاری از موارد کلی، اگر هم در تلویزیون بیان شوند، رادیویی هستند. قرآن، دعا و…. (جز نمایش تصویر قاری در حال اجرای قرائت و یا شخصی که دعا را میخواند) از مواردی هستند که تلویزیون در زمان بیان آنها به انواع عناصر بصری (طبیعت، اماکن مذهبی و …) متوسل میشود و در هر حال نمیتواند آن فضای غیر تصویری را بازسازی کند. ویژگی بیان کلیات برای رادیو مزیت دیگری را هم به همراه دارد و آن، تخیل آمیز بودن رادیو است. از آنجا که رادیو، فقط دارای صدا است، شنونده ناگزیر است اطلاعات دیداری زمینهای و همراه آن را، خود برای خود باز آفریند. یکی دیگر از ویژگیهای رادیو این است که در آن تصویر یا متنی وجود ندارد. تماس غیر دیداری است و بنابراین پیام دارای تداوم نیست.
بر خلاف کتاب که میتوانیم بارها آن را مرور کنیم و از ابتدا به انتها رویم، در رادیو امکان این کار وجود ندارد.[۱۳]
- ۳٫۱٫۴٫۲٫ تلویزیون
تلویزیون یک ابزار مخابراتی برای ارسال و دریافت عکسهای متحرک و صدا از فاصله دور است.[۱۴] تلویزیون یکی از ابزار ارتباط تودهای است؛ که از طریق امواج رادیویی بسیار کوتاه، امکان انتقال صوت و تصویر را به طور همزمان فراهم آورده و در کنار دستگاههای تکرار کننده و تقویت کننده، ارسال صدا و تصویر را به نقاط دور، ممکن میسازد. این پدیده رسانهای قرن بیستم، که مانند رومه، سینما و رادیو از جنبههای گوناگون خبری، تفریحی، فرهنگی، آموزشی و تبلیغاتی برخوردار است، بر اساس بیان مک لوهان” وسیلهای برای استفاده شنیداری و دیداری در نظر گرفته شده و مصداقی برای چشم و گوش بشر است؛ که موجب تقویت اطلاع رسانی به سیستم عصبی انسان شده و انبوهی از اطلاعات مختلف جهان را به تماشاگر عرضه میکند؛ که تا پیش از این در دسترس وی نبوده است.[۱۵]
- ۴٫۱٫۴٫۲٫ سینما
سینما نوعی هنر است که ادراک آن بر عکس ادراک نقاشی، ادبیات و موسیقی چندان نیازمند پرورش قبلی نیست، فقط به خوی و تکرار وابسته است و چون از فرهنگ مردم تغذیه میکند، یکی از نیرومندترین و گستردهترین شکلهای فرهنگ مردم است. سینما همچون تودههای ساکن در شهرهای بزرگ از فراوردههای صنعت است و همانند خود تماشاچیها، تابع نیازها و احکام این رشته از فعالیتهای بشری است، این هنر صنعت، با توجه به هزینه زیاد، تولید آن بسیار به مردم و مشتریان خود وابسته است و کارگردان فیلم هم تحت تأثیر سرمایهگذار و هم وابسته مشتریان بازار فیلم. سینما قبل از هر چیز، نوعی صنعت فرهنگی است. البته و گاه گاه هنر هم است،صنعت سرگرمی و تفریح، اما آنچه مهم است این است که در حد بسیار گسترده و وسیعی نیاز به ترکیبی از علوم و هنرها دارد و نیازمند ذوق بسیار است. فرآوردههای با کیفیت عالی و گاه حتی نوع کاملی از فرهنگ تولید میکند. این رسانه برخلاف دیگر رسانههای گذشته در تولید و تـوزیع پـیام حـامل شـیوههای نویـنی از تـجربیات
دراماتیک است که میتوان آن را یک شیوه هنری تازه دانست.[۱۶]
- ۵٫۱٫۴٫۲٫۱٫ اینترنت
اینترنت رسـانهای آسان بـرای برقـراری ارتـباط و دسترسی به اطلاعات است. هرکس میتواند آزادانه به انتشار
مطالب خود در این شبکه بپردازد و انتظار داشته باشد که میلیونها کاربر در سراسر دنیا به این مطالب دسترسی
داشته باشند.[۱۷] با ظهور اینترنت و گسترش آن ارتباطات دگرگون شده است. به شکلی که حتی میتوان به جرأت گفت که این امر در دیگر ابعاد زندگی واقعی بشر تأثیر خود را گذاشته است. گسترش اینترنت موجب شده است که مرزهای کشورها هر روز در حال از بین رفتن باشند. اگر رشد این پدیده جدید با این سرعت ادامه پیدا کند ممکن است در آینده نزدیک هیچ مرزی بین کشورها نباشد. در این میان قدرت رسانههای دیداری و شنیداری همچنان بیش از رسانههای مکتوب است. در جهان مجازی و اینترنتی نیز اصل بر این است که تأثیرگذاری تصویر و صدا بیش از تأثیرگذاری نوشته است. یکی از مزایای سیستمهای جدید ارتباطی یعنی اینترنت توانایی ممکن شدن برخی از ناممکنها است. اگر تا چندین سال قبل تصور اینکه یک نامه در عرض کمتر از چند ثانیه به دورترین نقاط برسد محال به نظر میرسید اکنون با ایمیل و پست الکترونیکی، روزانه میلیونها نامه با محتواهای مختلف شامل نوشته و تصویر و صدا و … در اقصی نقاط جهان رد و بدل میشود. به نظر میرسد مثبتترین بخش این نوع رسانهها که به اینترنت وابسته هستند آن است که فرد دیگر یک مخاطب منفعل نیست که تنها دریافت کننده پیامی باشد که رسانههای غولآسا با صرف میلیونها دلار پول آن را به انسانها تحمیل میکردند.[۱۸]
- ۶٫۱٫۴٫۲٫۱٫ ماهواره
ماهواره ارتباط یک نقطه رله رادیویی در مدار بالای زمین است که سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال موجود روی
یک فرکانس رادیویی را دریافت کرده، قدرت آن را افزایش میدهد و سپس به سوی زمین روانه میکند. این وسیله امروزه یکی از عناصر مهم ارتباطی بستر انتقال اطلاعات میباشد که میتواند به صورت امواج زمینی و یا هوایی باشد و در غالب تصاویر و صداهای مختلف ارائه گردد. در این میان ماهواره به عنوان یکی از بسترهای پیچیده ارتباطی نقش مهمی را ایفا میکند.[۱۹] اولین ماهوارهها در سال ۱۹۸۰ با ۱۲ هزار مدل تلفنی و تنها ۲ کانال تلویزیونی در مدار قرار گرفتند و نسل ششم آن ها با ۳ برابر ظرفیت نسل پنجم و با سیستمهای دیجیتالی پیچیده و در سال ۱۹۸۶ ساخته و به کار گرفته شد. ماهوارههای تلویزیونی (DBS) ماهوارههایی هستند که در واقع به عنوان یک فرستنده پرقدرت تلویزیونی در فضا عمل میکنند. مهمترین برتری یک ماهواره تلویزیونی آن است که میتواند
- دیدگاههای مربوط به تعریف مخاطب
- ۲٫۳٫۱٫۱٫ مخاطب به عنوان انبوهای از تماشاگر، خواننده، شنونده و بیننده»
این دیدگاه شناخته شدهترین دیدگاه نسبت به مخاطب است که در وسیعترین سطح در غالب تحقیقات انجام شده برای رسانهها، کاربرد دارد. تأکید این دیدگاه بر تعداد» است. بدین صورت که مخاطب را به عنوان کل تعداد افراد قابل دسترسی توسط یک رسانه یا واحدی از محتوای آن و در قدمی فراتر کل افرادی با ویژگیهای جمعیت شناختی خاص که مورد نظر فرستندهی پیام هستند، تعریف میکند. در عمل، کاربرد این مفهوم آن چنان که در ظاهر ساده و صرفاً کمی به نظر میرسد،نمی باشد. مخاطبان از این دیدگاه در سطوح مختلف تعریف میشوند. در اولین و وسیعترین سطح، مخاطب به عنوان جامعهای که برای دریافت ارتباط ارائه شده در دسترس هستند، تعریف میشود. بدین معنی که تمام افرادی که دارای دستگاه تلویزیون هستند، مخاطب آن تلقی میشوند. در دومین سطح، مخاطب به عنوان جمع افرادی که عملاً و در درجات مختلف پیام را دریافت میکنند، معنا میپذیرند. یعنی خریداران رومه یا بینندگان بالفعل تلویزیون و …. دومین سطح افرادی را پوشش میدهد که میتوانند عملاً دریافت پیام را بروز دهند و از بین آنها بخش کوچکتری پیام را درونی میسازند. کلاوس برای مخاطب، طیفی را از کل جامعه به جمعیت بالقوه دریافت کنندهی پیام تا جمعیت دریافت کنندهی پیام و در نهایت جامعهی اثرپذیر از پیام، تعریف میکند. نقطه ضعف این دیدگاه آن است که در آن، مفهوم مخاطب فراتر از نقطهی دریافت یا جلب توجه نمیرود. بر این دیدگاه انتقاداتی وارد شده است از جمله الیوت عقیده دارد که هر چه بیشتر در جهت به حداکثر رساندن تعداد تماشاگر به عنوان هدف و غایت پیش برویم، کمتر به برقراری ارتباط واقعی که همان انتقال
منظم معنی» است، میپردازیم.[۱]
- ۲٫۱٫۳٫۲٫ مخاطب به عنوان توده»
این مفهوم اولین بار توسط گوستاو لوبون، روان شناس اجتماعی فرانسوی به کار گرفته شد. در ظاهر هر امر، واژهی مخاطب توده را میتوان به راحتی با رسانهها ارتباط داد. مفهوم توده» در نیمهی اول قرن حاضر از نفوذ و قدرت خاصی برخوردار بود. شاید دلیل این امر را بتوان تازگی و بیرقیب بودن رسانههایی چون فیلم و رادیو دانست که در زمانی کوتاه محبوبیت غیر قابل تصوری یافته بودند. تعریفهای مختلف و کم و بیش مشابهی برای مفهوم توده» ارائه شده که بحث در مورد آن از حوصلهی این پایاننامه خارج است؛ لکن جمع بندی آنها، ویژگیهایی را برای این مفهوم ارائه میکند. از جمله: تعداد بسیار زیاد، نامتناجنس بودن، پراکندگی، ناشناخته بودن، ترکیب غیرثابت و متغیر و نداشتن سازمان اجتماعی. انتقاداتی به مخاطب تودهوار وارد شده است از جمله تحلیلگر فرهنگی بریتانیایی، ریموند ویلیافر در این مورد میگوید: درحقیقت تودهها وجود ندارد، بلکه دیدگاههایی برای دیدن مردم به صورت تودهها وجود دارد.»[۲]
- ۳٫۱٫۳٫۲٫ مخاطب به عنوان بازار»
مک کوئیل مخاطب را به عنوان بازار چنین تعریف میکند: تودهای از مشتریان بالقوه با زمینه اجتماعی، اقتصادی شناخته شده که رسانه یا پیام به سمت آن هدایت میشود.» در این جا نکته مهم خصلت دوگانه مخاطب است:
الف) مشتری بالقوه برای رسانه
ب) هدف برای تبلیغ پیام (و در نتیجه، مشتری بالقوهای برای محصولی که تبلیغ میشود.)
در رسانههای تجاری، اهمیت این دوگانگی در این واقعیت نهفته است که تبلیغ منبع اصلی درآمد را تشکیل میدهد. این مفهوم سازی از مخاطب، قطعاً محتوای رسانهها و تصویر فرستنده را از خود تحت تأثیر قرار میدهد. ارتباطگر، بد یا خوب، تلاش میکند با ذائقهها و نیازهای مخصوص مخاطبان سازگار شود. در همین حال، دیدگاه بازار، مخاطب را قدرت میبخشد. وقتی مخاطبان آنچه را به آنان عرضه شده است دوست نداشته باشند، فرستنده تلاش میکند با وسایل دیگری آنان را خشنود کند. میان بازارهای تجاری و بازارهای اجتماعی تفاوتهایی هست. در بازار تجاری، هدف سودآورترین بخشهاست. در بازاریابی اجتماعی، غالباً عکس این موضوع صادق است، یعنی بخشهایی که سختتر از همه میتوان به آن ها دسترسی یافت، و بیش از همه به اطلاعات ارائه شده نیاز دارند، مورد توجه است و این کار هزینه زیادی هم در بردارد.[۳]
- ۲٫۳٫۲٫۱٫ انواع مخاطب
در ابتدای رشدیابی رسانههای الکترونیک، به خصوص رادیو، این تصور پیش آمد که رسانهها پیام خود را مانند تزریقات زیر پوستی به رگهای خونی ارسال میکنند و تأثیر بیتردیدی دارند که یک مرحلهای و بدون متغیر مستقل دیگری غیر از خود رسانه، تلقی شده است. اما به تدریج، با تنوع رسانهها و تکثر پیامهایی که از رسانههای مختلف ارسال میشد و همین طور با بالا رفتن آگاهی و قدرت انتخاب مخاطبان، این نظریهها تعدیل شد. به همین واسطه و با تغییرات متعدد رویکردها، یکی از سئوالاتی که مکرراً در حوزه ارتباط میان مخاطب و رسانه مطرح میشود این است که آیا مخاطب فعال است یا منفعل؟[۴] اما قبل از پاسخ به این سئوال باید با دیدگاه مخاطب فعال و منفعل آشنا شویم.
- ۱٫۲٫۳٫۲٫ مخاطب منفعل
دیدگاه مخاطب منفعل بیان میدارد که مردم به آسانی و به طور مستقیم تحت تأثیر رسانهها قرار میگیرند.[۵] پیشینه این دیدگاه که در آن، مخاطب منفعل و اثرپذیر معرفی شده، را باید در نظریاتی که در مورد تأثیرات رسانهها وجود دارند، جستجو کرد. هنگامی که در سده نوزدهم میلادی، جوامع غربی به واسطه توسعه سرمایه داری صنعتی، پیشرفت علم، ظهور دموکراسی،مهاجرت به شهرها، استعمار، رواج گسترده آموزش و پرورش و وسایل ارتباط جمعی، شاهد آغاز تحولات عظیم و همه جانبهای بودند که بسیاری، آنها را نشانه ورود مدرنیته» قلمداد کردهاند، روشنفکران پیشرو در آمریکای شمالی و اروپا، ترس و نگرانیهای خود را از تأثیر مخرب مدرنیته ابراز میداشتند و به فروپاشی جامعه سنتی و اوجگیری قدرت تودهها بدبین بوده و آن را تهدید واقعی یا بالقوه نظم اجتماعی حاکم میدانستند. در همین مرحله بود که تئوری جامعه تودهای” (یا جامعه انبوه) در مورد ماهیت جامعه مدرن شکل گرفت. بر مبنای این تئوری، مردم چیزی جز تودههایی از افراد منفرد، جدای از هم و جدا از همه پیوندهای اجتماعی که آنها را به هم اتصال میداد، نبوده و رفتار انسان به عنوان پاسخ و واکنش به انگیزههای جهان خارج از درون انسان ارزیابی میشد. این تئوری که رسانهها را بخشی از مدرنیته میدانست و بر آن بود که رسانه، پیوندهای جامعه سنتی را تضعیف کرده و افراد را در مقابل تبلیغات آسیبپذیر میکند، معتقد بود که در جامعه تودهوار، فرد فرد افراد در برابر جنبشهای جدید ی متکی بر تودهها و رسانههای همگانی آسیبپذیرتر هستند. بر همین پایه، اولین تئوریها در مورد تأثیرات رسانهها شکل گرفت. این تئوریهای اولیه، از رسانهها تصویری بسیار مؤثر و قدرتمند ارائه کرد؛ که میتواند تأثیر و نفوذی قانع کننده بر افراد و جوامع به جا بگذارد. البته اغلب، این تأثیر را منفی و مضر دانسته و رسانهها را به عنوان یکی از نیروهای مخرب جامعه معرفی میکردند.[۶] بر مبنای همین رویکرد در مورد تأثیرات رسانه، مخاطب به عنوان تودهای از گیرندگان در نظرگرفته شد که در یک طرف فرایند ارتباطی یکسویه از طرف فرستنده قرار میگیرد. هربرت بلومر از اعضای اولیه مکتب جامعه شناسی شیکاگو، اولین کسی بود که چارچوب نظری روشن را در مورد مفهوم مخاطبان رسانهای ارائه کرد. بر اساس نظر وی، مخاطبان به عنوان یک توده به حساب آمدند و در واقع به عنوان موجوداتی منفعل و تسلیم در برابر رسانهها قلمداد شدند.[۷]
- ۲٫۲٫۳٫۲٫ مخاطب فعال
دیدگاه مخاطب فعال بیان میکند که مردم درباره چگونگی استفاده از رسانهها تصمیمات فعالتری میگیرند.[۸] پیشینه این دیدگاه به بعد از جریان جنگ جهانی دوم در مقابل نظریات قائل به اثرات قدرتمند رسانهها باز میگردد؛ که بر مبنای آنها مخاطب منفعل” شکل گرفت. بـر پـایه دیدگاه مخاطب فعال، مخاطب از دریافت کننده منفعل
رسانه به مفسر فعال پیامهای رسانهای تبدیل شده و مخاطب فعال صبغه وجودی یافت.[۹]
اما در پاسخ پرسش مطرح شده در بحث مبنی بر اینکه آیا مخاطب فعال است یا منفعل باید بگوییم نظرات متعددی از انفعال محض و دست بسته بودن و ناگزیری مخاطب در برابر رسانه مطرح شده تا فعالیت و تسلط و انتخابگری بسیار مخاطب؛ علاوه بر نظرات دو سر طیف، به نظر برخی کارشناسان، نظریه ثابتی در این زمینه حاکم نیست. ما طیفی از مخاطبان کاملاً فعال تا مخاطبان کلاً منفعل داریم که خود تابعی از شرایط سنی، شغلی، تحصیلی، اجتماعی و علایق و سلیقههای مختلف است.
پس صدور یک حکم کلی در مورد همه مخاطبان، همه پیامها و همه رسانهها، نظریهپردازی جدی و محکمی نیست. در مورد رسانهها هم وضع به همین ترتیب است؛ یعنی سه ضلع مختلف مخاطب، جامعه و رسانه موجب میشود که برنامههای مختلف رسانهها نیز یک گونه نباشند. بعضاً برنامههایی در رسانهها منتشر میشود که هدفش منفعل ساختن مخاطب است و گاه برنامههایی تولید و پخش میشود که هدفش فعالسازی مخاطب است؛ سومین ضلع این مثلث نیز، بحث جامعه است. آیا جامعه انسانهای منتقد، فعال و پرسشگر را میپسندد و تشویق میکند یا افراد منفعل را ؟ لذا تعامل هر سه نهاد رسانه، جامعه و خود شخصیت مخاطب است که بر منفعل یا فعال بودن مخاطبان تأثیر میگذارد.[۱۰]
- ۳٫۳٫۲٫۱٫ دستهبندی مخاطبان بر مبنای دریافت پیام رسانه
مخاطبان بر مبنای دریافت کردن پیام رسانهها با معیارها گوناگونی دسته بندی میشوند که ما به ذکر مواردی از این دستهبندی میپردازیم:
- ۱٫۳٫۳٫۲٫ بر مبنای ویژگیهای جمعیت شناسی
سن، جنس، شغل، اندازه، خانواده، موقعیت فرد در چرخه حیات، درآمد، آموزش، موقعیت جغرافیایی، مذهب، نژاد و
ملیت ویژگیهای جمعیت شناسی مخاطب را در برمیگیرد. فرستنده در طراحی پیام با هدف معین باید به این ویژگیها توجه داشته باشد. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است ن مضطرب با دیدن مسابقهها و نمایشهای متنوع به آرامش میرسند و حال آن که مردان مضطرب با دیدن برنامههای خشن و پر برخورد میشوند.
- ۲٫۳٫۳٫۲٫۱برحسب باورها
مردم بسته به تجربهها، تأثیرات محیط، باورهای ذهنی و … دنیا را به شکلهای گوناگون درک میکنند. یک پدیده ممکن است نزد اشخاص و گروههای مختلف معانی متفاوت داشته باشد. مثلاً در تبلیغ یا اطلاع رسانی در زمینه بهبود غذا و تغذیه، گروهی از مخاطبان برایشان زنده ماندن مهم است، اما در مقابل برای گروه دیگر سالم ماندن» میتواند پیام مناسبی باشد.
- ۳٫۳٫۳٫۲٫ بر اساس نگرشها
وقتی پیام برای گروه موافق و مخالف فرستاده میشود، نمیتواند یکسان باشد. همیشه پیامی که برای مخاطبان یک تفکر ارسال میشود باید قادر باشد به چرایی» پاسخ دهد، حال آنکه پیام موافقان فقط باید توضیحاتی درباره
اهداف و برنامهها باشد.
معمولاً در جریان انتخابات، برخورد با موضوعهای اجتماعی، معرفی کالا یا خدمات و اعلام عملکرد یک دستگاه یا سازمان، سه گروه حامیان، مخالفان و بی طرفان از هم تفکیک میشوند که محتوی، رسانه و ویژگی پیام برای هر یک از این گروهها بایدمتفاوت باشد. اصولاً هزینه پیامرسانی برای موافقان به نسبت مخالفان بسیار پایین است.
- ۴٫۳٫۳٫۲٫ بر اساس رفتار
رفتار مخاطبان در ویژگیهای پیام مؤثر است. پیامی که برای سیگاریها تهیه میشود با پیام برای غیر سیگاریها نمیتواند یکسان باشد. همینطور پیامی که برای نیازمندان طراحی میشود ویژگیها، ساخت و عناصر متفاوتی نسبت به پیامی که برای ثروتمندان طراحی شده، دارد.
- ۵٫۳٫۳٫۲٫ بر اساس استفاده از رسانهها
گاهی اوقات در طراحی و ارسال پیام، رسانه، نه خود مخاطب مورد دسته بندی قرار میگیرد. ارتباطگر (فرستنده) ممکن است به دلایل مختلف مجبور باشد از رسانه خاص استفاده کند، لذا میتوان مخاطبان را بدین شرح تقسیمبندی کرد: خواننده رومه کثیر الانتشار، خواننده رومه محلی، شنونده رادیو، بیننده تلویزیون،همین طور میتوان گروهها را با پیام و رسانهها تطبیق کرد: گروه سیگاری کوچک با رومه محلی، یا خریداران شیر با برنامه ۸ تا ۹ صبح رادیو، یا طرفداران برنامههای علمی در برنامه ۹ شب تلویزیون، بنابراین در این دسته بندی پیام با رسانه تطبیق میشود.
- ۶٫۳٫۳٫۲٫ بر اساس قومیت و استفاده از رسانهها
در کشورهای مختلف با توجه به قومیتها، توجه خاصی به رسانههای محلی میشود و اصـولاً اقـلیتها کـمتر به
رسانههای ملی کشورمان توجه میکنند. در مورد موسیقی، تفاوت بین قومیتها بالاست. بنابراین یک برنامهریز ارتباطی در این شرایط باید با توجه به این اصل، رسانه مناسب ارسال پیام خود را انتخاب کند.[۱۱]
- ۴٫۳٫۲٫۱٫ مخاطب و نظریههای ارتباطی
از دید جامعه شناسی ارتباطات، مخاطبان تودههای عظیمی از انسانهای پراکنده با ویژگیهای ناشناختهاند که هیچگونه پیوندی با هم ندارند. وجه مشترک آنها همان تأثیری است که از رسانه میگیرند. بالطبع کارکرد اصلی وسایل ارتباط جمعی برای مخاطب قرار دادن تودههاست. اگر از این وسایل برای مخاطب قرار دادن گروههای خاص استفاده کنیم، استفاده اسرافآمیز از وسیلهای کردهایم که برای کار بزرگتری خلق شده است.[۱۲]
هر چند در نگاه اول، شناخت و طبقهبندی مخاطبان کار سادهای است، اما مخاطب هنوز هم در جریان ارتباطات، از پیچیدهترین سازههای گفتمانی به حساب میآید. یک نگاه سریع به برخی از نظریههای فراگیر ارتباطی گویای همین پیچیدگیهاست.
- ۱٫۴٫۳٫۲٫ نظریه گلولههای جادویی
در ایـن نـظریه که در ایران آن را عمدتاً با نام نظریه تزریقی میشناسیم، این ادعا وجود دارد که مـیتوان رفتار
مخاطبان را کنترل کرده و تغییر داد. این نظریه که محصول تلاشهای تبلیغاتی جنگ جهانی اول بوده است، مخاطب را موجودی منفعل (Passive) به شمار میآورد.[۱۴]
- ۲٫۴٫۳٫۲٫۱٫ نظریه استفاده و رضامندی
این نظریه، عمده توجه خود را به نحوه استفاده مردم از رسانهها در جهت ی نیازهای شخصی متمرکز کرده است. طبق این نظریه که در واقع برخاسته از سلسله مراتب نیازهای ابرهام مازلو است، مخاطب موجودی است که فقط به دنبال ی نیازهای خود است و بنابراین، صرفاً همان مطالب و برنامههایی را که دوست دارد برای مطالعه یا تماشا انتخاب میکند و همه تلاشهای رسانهها و یا به عبارت بهتر، رقابت آنها تنها با هدف ء نیازهای مخاطبان دنبال میشود.
- ۳٫۴٫۳٫۲٫۱٫ نظریه انتقادی
در نظریه انتقادی، اصل بحث بر سر نحوه توزیع قدرت است و در همین بحث نحوه توزیع قدرت است که ابزارهای تأثیرگذار بر مخاطبان ـ در جهت حفظ و گسترش قدرت ـ مورد توجه قرار میگیرد. طبق این نظریه، مخاطبان تحت نفوذ انگارهها و نمادهای سلطهگر هستند. حتماً به خاطر دارید که مکتب فرانکفورت به سرکردگی تئودور آدورنو، اساساً بر این باور است که صنایع فرهنگی (رسانهها) به دنبال تخدیر مخاطبان در راستای حفظ منافع اقلیت ثروتمند هستند. در این نظریه نیز مخاطب موجودی تسلیم و تأثیرپذیر قلمداد میشود.
- ۴٫۴٫۳٫۲٫ نظریه مارپیچ سکوت
طبق نظریه مارپیچ سکوت که توسط الیزابت نوله ـ نیومان مطرح شده است، رسانهها به تبلیغ عقاید حاکم و کلی میپردازند و مخاطبانی که عقاید مشابهی با رسانهها دارند
تمامی نقاط کور یک کشور را که فرستندههای زمینی قادر به پوشش آن ها نیستند تحت پوشش در آورد.[۲۰]
پایان نامه حقوق در مورد : قانون نمونه آنسیترال
,مخاطب ,رسانهها ,یک ,پیام ,ارتباط ,است که ,که در ,به عنوان ,و در , ,ویژگیهای جمعیت شناسی ,مورد تأثیرات رسانهها ,جمعی وسایل ارتباط
درباره این سایت